شما اینجا هستید
اخبارکیش » از سلسله مباحث آموزش سواد مالی و اقتصاد/جلسه دوم

مردمان سرزمینم، ایران، همانطور که در جلسه اول بند دوم آموزش داده بودیم که هر چیز قیمت و ارزشی دارد و نتیجه گیری کردیم که با در نظر گرفتن تورم نقطه به نقطه بین ۶۲ تا ۶۹ درصدی تا پایان سال ارزش دلار بین  ۴۶/۵۰۰ تا ۴۸/۵۰۰ خواهد بود و با توجه به تقاضای افزایشی معمولی دلار در پایان سال این ارزش بین ۲ تا ۴ هزار تومان خواهد بود یعنی عددی بین ۴۸/۵۰۰ تا ۵۰/۵۰۰.

اما گفتیم که قیمت مقوله ای از جنس عرضه و تقاضا است و محرکهای سیاسی و اخبار باعث شکل گیری انتظارات تورمی شده و باعث شد تا حرکتهای گله ای در اقتصاد شکل بگیرد و قیمت دلار تا مرز ۶۰ هزار تومان برسد، که البته در آموزش اولیه بیان شد که اگر ما از ارزش دلار اطلاع داشته باشیم می دانیم که این فاصله قیمت تا ارزش غیر معمولی است و با رفع تقاضایی تورمی این قیمت به نزدیکی ارزش بر می گردد، ۲ شاهد مثال اول سال ۹۹ که قیمت دلار از ۲۲ هزار تو.مان به ۳۳ هزار تومان رسید و برگشت روی ۲۳ هزار تومان و دوم: چند هفته اخیر که قمت از ۴۸/۵۰۰ حرکت و به ۶۰ هزار تومان رسید و دوباره به ۴۸/۵۰۰ برگشت.

در جلسه دوم می خواهیم ادامه نکات را در خدمت دوستان باشیم:

۱- در ایران در طی ۵۰ سال گذشته در بیشتر زمانها دولتها سیاست ثبات نرخ ارز را در پیش گرفتند یعنی سعی کردند بین سالهای مختلف نرخ برابر ریال را با دلار در حد برابری قرار دهند ولی همانطور که همه می دانیم این سیاستها با تجمیع تورم بعد از چند سال متمادی باعث آزاد شدن این فنر شده و قیمتهای دلار یک جهش و سپس باز همین سیاست غلط و باز همان نتیجه.

فریدمن اقتصاد دان بزرگ آمریکایی می گوید : اگر قرار است شما سیاست ثبات نرخ ارز را پیاده کنید حتما باید سیاستهای مالی و پولی تحت نظر بانک مرکزی کشور شما مطابقت کامل با سیاستهای مالی و پولی کشوری که می خواهید ارزش پول شما در مقابل پول آن کشور ارزشش ثابت باشد اتخاذ کنید یعنی مثلا بانک مرکزی ایران تمام سیاست های پولی و مالی بانک مرکزی آمریکا را پیاده کند، که با توجه به اقتصاد چند بیماری ما این امر ممکن نیست.

لذا بانک مرکزی از دور دوم دولت جناب روحانی و ۲ سال اول دولت جناب رئیسی سیاست چند نرخی را در پیش گرفت و با آمدن جناب فرزین و خوردن کفگیر به ته دیگ به دلیل ارز پاشی ۱۰۰ ملیارد دلار با نرخ ۴۲۰۰ در چند سال گذشته، بلاخره دولت سر عقل آمده و در حال پیاده سازی سیاست دلار با نرخ شناور می باشدُ البته اگر اقتصاد دانان کمونیست اسلامی بگذارند.

۲- دلار با نرخ شناور یعنی چه : یعنی تمام عرضه کنندگان در یکی از دو بازار متشکله ارزی و صرافی ملی دلارهای خود را عرضه کرده و بر اساس مکانیزم میزان تورم و عرضه و تقاضا قیمت همان روز ارز استخراج شده و معاملات بر اساس آن قیمت صورت گیرد.

۲- دلار با نرخ شناور یعنی چه: یعنی اینکه بر اساس میزان تورم در کشور که حاصل برآیند ۱۱ عامل مختلف اقتصادی از نرخ رشد پایه پولی، نرخ بهره ، تراز تجاری منفی، نرخ فرار سرمایه یا سرمایه گذاری خارجی و …. شما باید تورم هر ماهه ای  در اقتصاد را به نرخ دلار اضافه کنید و در بازار متشکله ارزی(بازار دولتی) و صرافی های ملی(بازار قانونی) و دلار فروشان کف بازار(بازار آزاد) هر ماهه دلار را با نرخی بیشتر از ماه قبل خریداری کنیم.

۳- تفاوت بین نرخ دلار در بازار متشکله(دولتی) و بازار صرافی (قانونی) با بازار آزاد(دلارفروشان کف بازار) همان درصد تفاوت فروش اسکناس نو درون بانک و جلو بانک توسط دللال ها باشد یعنی بین ۲تا ۵ درصد بالاتر.

۴- پس ملت عزیز ایران به هوش و بگوش باشند که با توجه به پیش بینی تورمی برای سال ۱۴۰۲ حداقل به میزان سال ۱۴۰۱ یعنی با توجه به ۷ عامل حتمی ایجاد کننده تورم برای سال ۱۴۰۲(که انشالله در مقاله ای جداگانه به آن خواهم پرداخت) حداقل تورم ۵۹ درصد و حداکثر ۶۹ درصد پیش بینی می شود، که خود باعث خواهد شد ما به طور متوسط ماهانه ۴ تا ۵ درصد، پول ملیمان بی ارزش شود.

۵- پس عزیزان به هوش و بگوش باشید که نرخ تورمی بالای ۵۰ درصدی برای اولین بار بعد از انقلاب و تغیر مدل قیمت گذاری ارز از روش نرخ ثابت به نرخ شناوری که یکی از بهترین کارها برای حال حاضر کشور می باشد باعث تغییرات عمیقی در مدلهای اقتصادی و رفتاری ما خواهد شد که باید مدل فکریمان را به مدل اقتصاد تورمی تغییر دهیم و موارد زیر را در رفتار اقتصادیمان پیاده کنیم:

الف- در ریشه شناسی تعریف «موفقیت» بر خلاف لغت «پیروزی و برنده شدن» یعنی بالاترین میزان «وفق» با شرایط زمانی و انجام اعمالی تا به آن هدف مطلوبمان برسیم ، پس موفق ترین افرد کسانی هستند که در همین شرایط نامطلوب اقتصادی هم به هدفهای خود می رسند و منتظر درست شدن شرایط توسط عوامل بیرونی نمی شوند.

ب- در اقتصاد تورمی اشتباهترین کارها  اول: نگه داشتن پول نقد است چون تا پایان سال ۶۰ درصد ارزش آن از بین می رود و در اصطلاح پول داغ است و باید سریعتر به بعدی متقل کنید تا شما را نسوزاند.

ج- در اقتصاد تورمی اشتباهترین کارها دوم: سپرده گذاری در بانک با نرخ ثابت است چون تورم ۶۰ درصدی و سود بانک حداکثر ۲۳ درصدی یعنی اگر اول سال ۱۰۰ تومان سپرده گذاری کرده اید در پایان سال شما ۱۲۳ تومان پول گرفته اید غافل از اینکه ۶۰٪ ارزش پولتان را از دست داده اید یعنی با ۱۲۳ تومان به شما ۵۰ تومان کالا قبلی را می دهند.

د: در اقتصاد تورمی شما باید پول نقدتان را تبدیل به دارایی کنید که بیشتر از نرخ تورم رشد داشته باشد، مثل طلای آبشده (در آموزش بعدی آموزش مهمی که چقدر از پولمان را در چه کاری سرمایه گذاری کنیم خواهیم پرداخت) و اشتباهترین کارها خرید کالای مصرفی غیر ضروری با پول نازنینتان است.

ذ- روش حسابداری و محاسبه سود خود را در کسب و کارتان از روش معمول آمریکایی شمالی(انگله ساکسونی) به روش آمریکایی جنوبی(حسابداری تورمی) تغییر دهید.  در روش اول شما بر محاسبه سودتان قیمت فروش را منهای قیمت خرید می کنید و سودناخالص خود را حساب می کنید، در حالیکه باید پس از خرید کالای فروخته شده و جایگزینی آن سودناخالص خود حساب کنید یعنی کالای الف را خریده اید ۱۰۰ و فروخته اید ۱۱۰ شما ۱۰ ریال سودناخالص نکرده اید بلکه باید ببینید اگر شما بخاطر تورم مجبور هستید پس از مدتی از فروش کالا را ۱۲۰ بخرید و جایگزین کنید پس در واقعیت شما ۱۰ ریال زیان ناخالص کرده اید.

۶- بزرگترین اشتباه در اقتصاد تورمی این است که فکر کنیم می توانیم از حقوق و دستمزد یا سود کارمان پولدار شویم  در حالیکه در اقتصاد ایران فقط ۴ دسته شغل پولساز وجود دارد(در مقاله ای به این موضوع خواهم پرداخت)، بقیه افراد باید هر ماه ۱۰ تا ۲۰ درصد درامدشان پس انداز کنند(در آموزشی به روشهای افزایش پس انداز خواهیم پرداخت) و آنرا بلافاصله  در یکی از دارایهای سرمایه ای که رشد بیشتری نسبت به نرخ تورم دارد سرمایه گذاری کنند و در بلند مدت تفاوت افزایش قیمت این دارای نسبت به تورم شما را پولدار خواهد کرد.

۷- تاریخ افزایش حقوق و دستمزد در ایران به استثنایی سال ۱۴۰۰ نشان می دهد که همیشه نرخ افزایش حقوق و دستمزد کمتر از نرخ تورم بوده ، پس باید بروشهای افزایش درامد داشته باشیم (که در آموزشی جداگانه به آن خواهیم پرداخت) ، حتی باید در شیوه های تربیتی تجدید نظر کنیم و دخترانمان را طوری تربیت کنیم تا پابه پای مردانشان کار کنند و کسب درآمد داشته باشند، چون شانس موفقیت شما در اقتصاد تورمی رابطه مستقیمی با پس انداز و سرمایه گذاری آن در زمان حال دارد، یعنی اگر شما ۲ سال از کسی زودتر شروع کنید در ۲۰ سال بعد فاصله شما تصاعدی خواهد بود.

۸- ما در اقتصاد تورمی بیشتر از هر زمان نیاز داریم تا سواد مالی و اقتصادیمان را بیشتر کنیم، هر چه بدون علم و مهارت و بر اساس احساسات و شهودمان تصمیمات غلط اقتصادی گرفتیم، کافی است، مانند بلد بودن هنر زنده ماندن در شرایط سخت طبیعی، باید بدانید از کجا آب و مواد غذایی بدست بیاورید، کجا آنها را ذخیره کنید و با چه برنامه زمانی مصرف و یا تبدیل و با کالای دیگری معاوضه کنید. و من الله توفیق.

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

پایگاه خبری تحلیلی اندیشه کیش | نگاه متفاوت و تحلیلی به اخبار کیش