پول نمانده به دستم ، صاحبخانه خدایا
رسیده آخر ماه ، خواهد شد آشکارا
چندین برابرش کرد ، گفته به ما که برخیز
از تو که باز گیرم ، من دهم آشنا را
ده روزه اول ماه ، میگذره باز به سختی
باقیمانده ماه را ، تو روز شمار یارا
در وعده مدیران ؛ مسکن مهر دادند
گمان ندارم اما ، برسد عمر ما را
ای صاحب درآمد ، شکرانه سلامت
کمی تفقدی کن ، مستاجر بینوا را
آسایش دو گیتی ، تفسیر این دو حرف است
با مستاجر مروت ، با بدهکار مدارا
در جمع پولدارها ، ما را گذر ندادند
گر تو نمیپسندی ، بیرون نکن ما را
آن فامیل شهرستان ، مارا پولدار داند
بیرون سوزانده آن را ، درون سوزانده مارا
هنگام تنگدستی ، وقتی که کیش هستی
بدان اجاره خانه ، شکسته پشت ما را
خرید خانه مگو ، این آرزو بسوزد
رهن هم شده یه رویا ، ببین اوضاع مارا
پنج سال پیش تو بنگر
تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا
خوبان صاحبخانه ، بخشندگان عمرند
ساقی بده بشارت ، بهشت جاودان را
آقاجان دیگر نگو تو ، سخن های تب آلود
ای مدیر پاکدامن ، معذور دار ما را
- نسرین فائق
- کد خبر 19559
- اخبارکیش , طنز
- بدون نظر
- پرینت